Monday, 17 August 2020

متن خفن در مورد پدر ، جملات بزرگان و متن کوتاه درباره پدر فوت شده + پدر و پسر

 

متن خفن در مورد پدر

متن خفن در مورد پدر ، جملات بزرگان و متن کوتاه درباره پدر فوت شده + پدر و پسر

متن خفن در مورد پدر ، جملات بزرگان و متن کوتاه درباره پدر فوت شده + پدر و پسر همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن خفن در مورد پدر

آجر به آجر،

ساخته می‏شوم؛

وقتی پناه دست‏های امنت،

موسیقی مهربان عشق را

به ترنم می‏آیند.

⇔⇔⇔⇔

متن خفن در مورد پدر فوت شده

دلم برای روزهایی تنگ است

که میدانم باز نخواهند گشت…

برای پدرم که دیگر حضورش را

احساس نخواهم کرد…

به راستی که چه زود دیر میشود..

بیشتر بخوانید : شعر در مورد هدف ، شعر مولانا در مورد هدف زندگی و موفقیت

متن خفن در مورد پدر مادر

پدر عزیزم

عشق یعنی

وجود تو

⇔⇔⇔⇔

متن خفن درباره پدر

احتیاجی به تسبیح نیست …

دستانت را که به من بدهی …

با انگشتانت ذکر دوست داشتن میگویم …

پدرم ، دستانت ، چشمانت

و صدایت را عاشقانه دوست دارم …

⇔⇔⇔⇔

متن خفن درباره روز پدر

گرچه من

دیگر نمی بینم

گل روی پدر

خاطراتش را

در این غمخانه

مهمان می کنم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد بم ، شعر درباره شهرستان و ارگ قدیم بم و زلزله بم

متن خفن در مورد پدر

پدرم خواست

که فرزند مطیعی بشوم

شعر پیدا شد

و من آنچه نباید شده ام…

⇔⇔⇔⇔

متن خفن در مورد پدر فوت شده

چه شب ها تا سپیده در کشیدی

ندای یاعلی یارب کشیدی

بخاب آرام پدر جان در مزارت

که پایان شد تمام درد هایت

⇔⇔⇔⇔

متن خفن در مورد پدر مادر

سالی گذشت و ما همه محزون آن شبیم

کز داغ جانگداز فراقت به سر زدیم

پدر به وسعت بیکران دریای مهر تو

در خون نشسته و در غم شناوریم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد جاجرم ، شعر کوتاه و عاشقانه در مورد شهر جاجرم

متن خفن درباره پدر

دلتنگ تر از هر شب

و هر روز شدم من

بی مهر پدر،

شمع پر از سوز شدم من

⇔⇔⇔⇔

متن خفن درباره روز پدر

بی تو هرگز زندگی شوری ندارد

پدرم بی تو هـرگز شمع دل نوری ندارد ، پدرم

جای اشک از دیدگان خون می فشانم

باز هم بی تو هرگز زندگی شوری ندارد ، پدرم

⇔⇔⇔⇔

متن خفن در مورد پدر

تو را من چشم در راهم

شبا هنگام

گرم یاد آوری یا نه

من از یادت نمی کاهم

بیشتر بخوانید : شعر در مورد رامهرمز ، شعر کوتاه و عاشقانه در مورد شهر رامهرمز

متن خفن در مورد پدر فوت شده

مرگ توفان بلا نیست

نسیمی ست وزنده از جانب بهشت

تا روح عطر آگین پدر را

در امـتـداد خنکـای آرام شـب

برای ضیافت صبحی دیگر تطهیر کند

⇔⇔⇔⇔

متن خفن در مورد پدر مادر

گوهر یکدانه ام ،

ای نازنین بابای خوب

تا ابد نامت

درون سینه پنهان می کنم

⇔⇔⇔⇔

متن خفن درباره پدر

رفتی ولی مهر و وفایت ماندنی شد

همیشه در دل ما، خاطراتت خواندنی شد

 یقین هرگز نگردد، زحمت و رنجت فراموش

ترا رحمت، که راهت، رهنمای زندگی شد

بیشتر بخوانید : شعر در مورد شهر سامان ، شعر در مورد شهر سامون استان چهار محال بختیاری

متن خفن درباره روز پدر

بهر تو همسر ندارد صبر

در این انتظار

ای پدر بر سنگ نامت

نقش بستن زود بود

متن خفن در مورد پدر ، جملات بزرگان و متن کوتاه درباره پدر فوت شده + پدر و پسر

پدر یعنی عشق، آرامش
یعنی گذشت
یعنی باش تا من هم
باشم
دوستت دارم پدرم

⇔⇔⇔⇔

راحت نوشتیم بابا نان داد!

بی آنکه بدانیم بابا چه سخت،

برای نان همه جوانیش را داد

روز پدر مبارک

⇔⇔⇔⇔

ابرها به آسمان به تکیه می‌کنند

درختان به زمین

و من به مهربانی پدرم…

پدر مهربانم روزت مبارک

⇔⇔⇔⇔

دخترها بی‌دلیل بابایی نشده‌اند

دخترها می‌دانند که هر بار دلشان از نامردی‌های دنیا بگیرد

دستی ایمن و مردانه

به دور از حس نیاز روی سرشان نوازش می‌شود

که جز عشق عطر دیگری ندارد…

بابایی روزت مبارک، هر روزم روز توست…

⇔⇔⇔⇔

ســـَــر ســُـفره چیزی نبود…
یــخ در پــارچ
و
پدر هــر دو آب شــدند!
چــه دنــیای بی‌رحمــیست

⇔⇔⇔⇔

زندگی بارِ گرانیست

که بر پشتِ پریشانیِ توست

کارِ آسانی نیست،

نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن…

پدرم

کمرم از غمِ سنگینِ نگاهت خَم باد

روزت مبارک پدرم

⇔⇔⇔⇔

نام زیـبـاے”پـدر”

باسیم و زر باید نوشت

خوب وعـالی

باعـیارے معتبرباید نوشت

برڪت نــاڹ و نمڪ

از همـت والاے اوست

ایڹ چنیڹ ڪَویم

ڪہ نامش تاج سر باید نوشت

⇔⇔⇔⇔

خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می‌شود

اما زودتر از او به خانه بر می‌گردد

به سلامتی هرچی پدره…

⇔⇔⇔⇔

قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛

به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.

تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص ۴۳۵ ، ح ۹۹۷۰

بَرّوا آبائَکُم یَبَرُّکُم أبناؤُکُم

با پدرانتان خوشرفتاری کنید تا فرزندانتان با شما خوشرفتاری کنند.

الوافی ج ۲۲ ، ص ۸۶۶

⇔⇔⇔⇔

پدر یعنی

هرچه باشد روزهایت سخت

من هستم خیالت تخت

سلامتی همه باباها…

⇔⇔⇔⇔

یک پدر

تنها یک پدر نیست

گاهی نان در سفره است

گاهی سقفی بالای سر!

و گاهی جانی برای زندگیست…

پدر سپری است بر ناملایمات روزگار…

پدر فقط تاج سر نیست پدر دنیاست

⇔⇔⇔⇔

دلم را هاله‌ی مهتاب کردم

صدای لحظه‌ها را خواب کردم

به یاد چشمهایت ای پدر جان

تمام آسمان را قاب کردم…

⇔⇔⇔⇔

پدر دستات برام گهواره بودن

چشات مثل چراغ خونه من

بجز تو از همه دنیا بریدم

کسی رو مثل تو عاشق ندیدم

⇔⇔⇔⇔

ممکن است شاهزاده‌ام را پیدا کنم اما…

اما پدرم همیشه پادشاه من می‌ماند!

⇔⇔⇔⇔

آغوش پدرم می‌گفت که گرمای خورشید افسانه است!

پدر تنها قهرمانی بود که روی سکو نرفت، روز این قهرمانان بی ادعا مبارک

⇔⇔⇔⇔

پدر؛ تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست

اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند؛

و با وجود همه مشکلات, به تو لبخند زند تا تو دلگرم شوی

که اگر بدانی … چه کسی ،

کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است؛

“پدرت”را می پرستیدی …

No comments:

Post a Comment